صدا بزن مرا مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار می خواهم باور کنم
مال تو هستم
.......
به چشم هایت بگو نگاهم نکنند بگو وقتی خیـره ات می شوم
سرشان به کار خودشان باشد
نه که فکر کنی خجالت میکشم ، نه
حواسم نیست ، عاشقت میشوم
.......
میدانم دل دل کردنت برای چیست…
برای دل دادن…دل بردن… و یا دل بریدن…
........
هیچ بارانی
معرفت تو را
از کوچه قلبم نخواهد شست حتی سیلاب فراموشی
.......
بیا با هم رفت و آمد نکنیم !
مثلا وقتی می آیی نرو . . .
.......
خیلی مواظب باش !
اگه باشنیدن صداش دستت لرزید !
اگه از بدی هاش !
فرار نکردی و موندی !
دیگه تمومه . . . !
اون شده همه دنیات
........
میخواهم آنقدر بو بکشم تو را که ریه هایم پر شود از عطر تنت
که هوا داشته باشم برای نفس کشیدنم
وقتی کنارم نیستی
........
گرمایی بوده ام همیشه اما بین خودمان بماند
سرمایی میشوم وقتی پای آغوش تو در میان باشد . . .
........
مثل عکاســی ماهر نگاهت میکنم…
از نزدیک ترین زاویه ممکن،
و سرت را دقیقا” رو به رویم نگه می دارم
خورشید را روی صورتت پخش می کنــم
و در ذهنم
از امروز تو عکس می گیرم،
برای روزهایی که نیستی…!
........